جوک فارسی خنده دار جدید
در این پست برای شما چندین جوک فارسی خنده دار جدید را از فضای مجازی برای شما گردآوری کردیم و در قالب این پست برای شما در سایت تفریحی و سرگرمی نازشو منتشر کردیم که در ادامه می توانید آن ها را بخوانید.
نیکبخت خوراک نقش‌های این سریالای صداسیما که تو پارتی بیلیارد بازی میکنن و تو شربت دخترای معصوم داروی خواب‌آور می‌ریزن شده.
تو بازار ماهی فروشا
خواستم بگم خیلی متخصصم جلو فامیل
ماهی داشت بال بال میزد
گفتم ببخشید آقا ماهیاتون تازه است
یارو گفت نه داداش اینا ۷ ساله مردن الان انیشتین و از نزدیک دیدن زنده شدن
این جزو بدترین شکست هام بووود
انقدر نیومدی که مامانم داره از جهزیه ام استفاده میکنه😂
- گوگل چیه پدربزرگ؟
+ ببین اون قدیما، هروقت دنبال چیزی میگشتی تو اینترنت. به هر زبانی، در مورد هر چیزی. میرفتی تو گوگل سرچ می‌کردی.
– یعنی مثل پارسی‌جو؟
+ آره پسرم، مثل پارسی‌جو.
به مادرم گفتم دردت برا تولد چی دوس داری برات بخرم؟
گفت روله سلامتی شما برای من از همه چیز تو زندگی مهم تره ، همین که به فکرم بودین خودش یک دنیا ارزش داره ، ماشین ظرفشویی :||
اولین بار که تو عمرم تقلب کردم کلاس اول ابتدایی بودم و سر جلسه امتحان ریاضی!
به جلوییم گفتم: پیس پیس
گردی عدد ۹ سمت چپشه یا راستش؟
جلوییم گفت : چپ!
من گفتم : چپ کدوم طرفه؟😂
خوابیدن شب هم برنامه ایه برا خودش. به این صورت که: تا چشات گرم میشه اول یخچال با یه صدای خاص یه قر ریزی میره، بعد همونجور که لباسشویی شروع کرده ناله کنه، تی وی هم قلنجشو میشکنه. داری عادت میکنی که یهو شیر آب چکه میکنه. پا میشی اونو میبندی تا میای بخوابی یهو یه ظرف جابجا میشه:/
ولی کاش پاییز مث تابستون دیر تاریک میشد هوا…
صبح بیدار میشی میبینی غروبه و شب شده باز میخوابی
اسم بچه رو می‌ذارن پانته‌آ بعد این بچه بزرگ شد، داف نشد جواب وجدانشونو چی میدن؟
به عنوان دوربین مخفی و شوخی میره تو رستوران و بی هوا قاشق میزنه تو غذای آدمها و از غذاشون میخوره، اگر کسی این شوخی ها رو با من بکنه بهتره قبلش قطعه و ردیف مورد علاقه اش رو تو بهشت زهرا انتخاب کنه
راه اندازی شبکه ۵ جی به چه درد میخوره الان؟ مثل این میمونه بهت بنز بدن ولی بدون دنده و پدال گاز! فقط بشینی نگاش کنی!
همیشه استرس اینو داشتم که مامانم بعضی از وسایل جهیزیشو که استفاده نکرده، قالب کنه تو جهیزیه من!
ما تو خونمون اصلا به آلارم گوشی اعتقاد نداریم، مادرم که در کابینتا رو محکم کوبید به هم میفهمیم صبح شده
قبلنا فک میکردم بخاطر افسردگی حوصله کار کردن ندارم
بعدا فهمیدم نه ذاتا فراخم
نامه‌ای به محبوب:
«تو بارانی و من هوای آلوده‌ی تهران»
ببین چقدر به تو محتاجم!
صبح از خواب بیدار شدم اومدم پیش خانواده گفتم صبح همگی بخیر؛ بابام گفت از پسر همسایه یاد بگیر.
پسر همسایه مون یه هفته پیش تو خواب مرده.
بیخودی دنبال رفیق‌بازی و این مسائل نرید. هیچی برای آدم خانواده نمیشه. حتی خود خانواده هم برای آدم خانواده نمیشه.
اونقدری که واسه تنظیم آب دوش که یخ یا جوش نباشه تلاش میکنم اگه هکر بودم میتونستم سه بار سایت ناسا رو شخم بزنم
