متن عاشقانه جذاب
متن عاشقانه جذاب و جدید برای بیوگرافی ، پست ، استوری که می توانید در ادامه این متن ها را بخوانید و برای بخش های گفته شده استفاده کنید.
همه از کنارم گذشتند
به جز تو،
که از درونم گذشتی…!
[جبران خلیل جبران]
بگذار کسی نداند که چگونه
من به جایِ نوازش شدن،
بوسیده شدن،
گزیده شده‌ام…!
[احمد شاملو]
هیچوقت برای فهمیده شدن
فریاد نزنید !
آنکه شما را بفهمد ؛
صدای سکوتتان را بهتر می شنود !
با تو به اوج می رسد
معنیِ دوست داشتن
بدترین شکل دلتنگی برای کسی،
این است که در کنار او باشی،
و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید…
و تو اما
چگونه
این‌قدر بی‌منی؟
زبان نفهم است؛
دلم را میگویم.
هرچه میگویم رفته ای باز برایت تنگ میشود.
زبان نفهم است؛
“خودم” را میگویم.
هرچه میگویند دیگر برنمیگردی
باور نمیکند، نمیکند، نمیکند…
لب تو بی خبر از ما
کجا میخندد..!؟
نه به انتظار یاری
نه ز یار، انتظاری
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام زما و نی‌نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
[خیام]
روزی که نماند دگری بر سر کويَت
دانی که ز اغیار وفادارترم من..!
شده از درد بخندی که نبارد چشمت
من در این خنده ی پُر غصه مهارت دارم…
صاحبان دل های حساس نمی میرند…
بلکه بی هنگام ناپدید میشوند.
بخدا
در دل و جانم نیست
هیچ جز حسرت دیدارش
[فروغ فرخزاد]
هرچقدم جذاب باشی
واسه کسی که اهل موندن نیس
یه روز تکراری میشی .. 🙂
[شروین سپهری]
روزیکه فهمیدی چقدرساده منو از دست دادی
باخودت نگو : “انقدر ندیدمش که رفت”
بگو : “انقدر واستاد و همه چیو دید که رفت!!!”🙃
اگر عشق،
عشق باشد.
زمان، حرفِ احمقانه‌ای است…!
بدترين جای قضيه،
آنجايى بود كه
به عَقب نگاه كرديم،
ديديم؛
بود و نبودِمان،
براى هيچكس مهم نبوده..
جان به کف،
خنده به لَب،
شعله به دل،
شور به سر؛
جان فدا
در ره جانانه‌ی عشقیم هنوز…
[مولانا]
وَصل مُدام بِه بُوَد از وَصل گاه گاه
مُستغنی از وِصال توام با خیال تو
[صائب تبریزی]
یک روزی که خوشحال تر بودم می آیم و می نویسم که:
این نیز بگذرد
[مهدی اخوان ثالث]
کجای شهر
قدم میزنی ؟
میخواهم
کاملا اتفاقی
از آنجا رد شوم …
[مریم قهرمانلو]
حالا تو هِی به رویِ خودِت نیار
منم هِی به رویِ خودم نیارم
اما یک روز
یک جایی
برای این همه نداشتنت میمیرم !
[محیا زند]
واى بر كـــــــم‌فروشــــان ،
كسانى كه هرگاه از مردم پيمانه بگيرند
كامل مى‌گيرند. و هرگاه از ايشان پيمانه
گیرند كم مى‌گذارند …
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی،
کی بود؟کجا رفت؟چرا بود و چرا نیست…
[شهریار]
