23 متن باحال عاشقانه
برای شما در این پست از سایت تفریحی و سرگرمی نازشو 23 متن باحال عاشقانه جدید را گردآوری کردیم و در این پست برای شما منتشر کردیم که در ادامه می توانید این نوشته های زیبا و جدید را بخوانید و از آن ها برای استوری ، بیوگرافی و پست های خود استفاده کنید امیدوارم که مورد توجه شما قرار بگیرد.
به قول بابام؛
عشق، آینه نیست که طرفت خندید تو هم بخندی، اخم کرد تو هم سگرمه هاتو بکشی توی هم!
رابطه آینه نیست که خوب بود خوبی کنی، اگه بد بود تو بدتر بشی!
عشق یعنی ایثار، یعنی فداکاری…
عاشق که بشی باید یاد بگیری یه جایی اگه اون کوتاه اومد، یه جایی هم تو بایستی کوتاه بیای، دو تا من با هم نمی‌شن ما!
یه وقتایی لازمه اگه اون من بود، تو بشی نیم من، جای دوری نمیره…
تو را دوست می‌دارم
بی آنکه بدانم تو ضرورتِ منی
آب را که می‌نوشی
هوا را که می‌بلعی
نمی‌فهمی جیره‌بندی چه مکافاتی‌ست
تنها در نبودِ تو بود
که فهمیدم
دوست داشتنِ تو
مایه‌ی حیات من است…
بیا که جانِ مرا،
بی تو نیست، برگ حیات…
اول از ماندنتان مطمئن شويد.
بعد به بوی عطرتان عادتش دهيد..
بعد ببریدش یک کافه و یک جای دنج انتخاب کنید..
بعد بگویید دوستت دارم…
بعد قربان صدقه اش بروید …
بعد برای بچه ی نداشته ی تان اسم انتخاب کنید..
بعد تیکه کلامتان را بر سر زبانش بیاندازید..
بعد به حرفش گوش کنید…
بعد به اسم او قسم بخورید..
بعد با حال بد او ؛ حالتان بد شود ..
بعد
نزنید زیر تمامی این جملات و بروید
ﻫﻮﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﯿﺞ ﺷﻮﻡ ﺍﺯ ﺗــﻮ …
ﭼﻨﺎﻥ ﻣﺴﺖ ﺷﻮﯼ ﺍﺯ ﻣـﻦ
ﺯﻣﯿﻦ ﺳﺮﮔﯿﺠﻪ ﺑﮕﯿﺮﺩ …
ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ” ﻣـﺎ” ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ
نامِ تواَم من؛
به یاوه معنایم مکن…
اِنقدر نگَرد دنبال کسی که از قصد گُمِت کرده.
من بی تو زندگانی خود را نمی‌پسندم
کآسایشی نباشد بی دوستان بقا را
با بعضی دوست‌داشتن‌ها می‌شود شب را زندگی کرد.
چای ولرمی نوشید، موسیقی ملایمی شنید و با شب‌بخیر عاشقانه‌ای به خواب رفت.
بعضی دوست‌داشتن‌ها خودِ معجزه‌ند.
در من دموکراسیِ مُدرنی حاکم است،
همه چیز بر اساس قوانینِ عشق پیش می رود،
راحت باش!
حالا دیگر می توانی
معشوقِ تمام آدم های زمین باشی،
از خیالِ آغوشت
در من سهمی هست
که دارم با تمام آدم های زمین
تقسیم می کنم …
بعضى اتفاقات زندگى به ظاهر ساده ن. ولى آدمو داغون مى کنن.
مثل فیلماى نصفه دیده شده
مثل کتاباى نصفه خونده شده
مثل آهنگایى که میفتن تو سرت و بلدشون نیستى
مثل سرفه هاى گاه و بیگاه که تمومى ندارن
مثل وقتى که خوابت میاد و خوابت نمى بره
مثل دلتنگیاى آخر شب،
مثل نگرانى هاى اول صبح.
هیچ دانشی بالاتر از آن نیست که بدانی چه زمانی وقت رفتن است…
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه‌ی معشوقه‌ی خود می‌گذرم…
ميكشدم مى به چپ
ميكشدم دل به راست
رو كه كشاكش خوش است
تو چه كشيدى ؟ بگو..
اشتباه ما اینجاست که فرق ناز کردن و قهر کردن را نمیدانیم!
تا تغییر لحنش را میبینیم،
واگذارش میکنیم به خدا…
کمی برایم
عشق دم کن
عطر عاشقانه اش
با من
قند بوسه هایش
با تو …
منتظرم
یک نفر بیاید که حواسش یک سره،
در حیاط خیال من ول بچرخد
یک نفر که در حوض رویایم تن بشوید
یک نفر که یک نفر نباشد،
یک دُنیا باشد
